حمايت از توليد ملي براي حمايت از توليد ملي چه بايد كرد؟ نسیم رضوان :: صفحه اول
منوی اصلی

پشتیبانی آنلاین
حلقه وب تبلاگی

لوگوی وبلاگ





آرشیو ماهانه
آمار وبلاگ
جمابت از توليد ملي كار و سرمايه ايراني

منظور از حمايت هاي كامل و درست چيست؟

توليدي كه بر پايه هاي سرمايه هاي انساني و اجتماعي شكل گيرد، سرريز هاي مثبت خارجي ( صرفه هاي ناشي از مقياس، افزايش توان رقابت پذيري، افزايش بهره وري و غيره ) خواهد داشت و اين سرريزها عامل ارتقاء بيشتر توليد شده و از سويي با ايجاد بسترهاي خصوصي سازي و كارآفريني در كنار مهيا كردن ابزار بهره وري ( سرمايه هاي انساني و اجتماعي) تمايل به سرمايه گذاري در توليد را افزايش داده و بازار را به سمت رقابتي شدن مي برد. و ان جاست كه قيمت رقابتي يكي از ثمرات مثبت بازار رقابتي است، شكل مي گيرد.
لذا در شرايطي كه تمايل به سرمايه گذاري در توليد وجود ندارد، افزايش هزينه هاي توليد به اميد رقابتي شدن نه تنها عامل رقابتي شدن نمي شود، بلكه بيشتر از ان كه عامل افزايش انگيزه هاي سرمايه گذاري مولد باشد، با مولد كشي و از بين بردن انگيزه هاي مولد، نامولد پروري خواهد كرد.
راه اصلي براي اين كه توليد خودش، خودش را قوي كند اين است كه توليد بر پايه سرمايه هاي انساني و اجتماعي شكل بگيرد وبراي اين امر لازم است كه دانش داخلي سوار بر تكنولوژي وارداتي شود. براي اين كه دانش سوار بر تكنولوژي وارداتي شود دولت بايد حمايت كند. حمايت در سرمايه گذاري در امر تحقيق و توسعه، بزرگترين رسالت امروز دولت ايران در سال رونق توليد مي باشد.
اين امر سبب ايجاد سرمايه هاي اجتماعي شده و به تبع آن، توليد از ثمرات مثبت اي كه كشورهاي توسعه يافته از توليد خويش بهره مند مي شوند، بهره مند خواهد شد. هم اكنون حمايت هاي دولت بيش از آنكه نقش ايجاد انگيزه براي سرمايه گذاري در امر توليد داخلي را داشته باشد، انگيزه كش است و عملا ثمري جز ركود تورمي و واردات گسترده ندارد. يعني علاوه بر آنكه تمايل به توليد را كاهش مي دهد امكان توليد را نيز كاهش مي دهد.
لذا براي رونق توليد، دولت بايد حمايت كند. منتهي حمايت درست نه عدم حمايت و نه تخريب و نه حمايت نادرست.
دادن نقدينگي تنها يك حمايت نادرست است. دادن ارز دولتي و نقدينگي بايد در كنار سرمايه گذاري دولت در امر تحقيق و توسعه باشد. سرمايه گذاري در اين امر سبب ايجاد سرمايه هاي انساني و شكوفايي سرمايه انساني و اجتماعي مي شود. كه اين دو سرمايه ابزار بهره وري و عامل سرريزهاي مثبت توليد از طريق سوار كردن دانش بر تكنولوژي خواهد شد.
به بيان ديگر كارآفرينان خلاق و ماهر از طريق اعتماد، به انباشت دانش كمك كرده و حال نوبت ان است كه دانش عملي شود. عملي شدن دانش نظري، رقابت بر سر سرمايه هاي انساني و اجتماعي را به صورت طبيعي در جامعه ايجاد خواهد كرد و ديگر لازم نيست دولت براي سرمايه گذاري در امر دانش سرمايه گذاري كند. چرا كه عملي شدن دانش، خودش عامل رقابت بر سر انباشت دانش و ايجاد بسترهاي كارآفريني مي شود.
به هر ترتيب انباشت دانش كمك به بومي كردن تكنولوژي وارداتي شده و دانش را سوار بر تكنولوژي وارداتي خواهد كرد. چنين توليدي كه از سواري خوردن دانش بر تكنولوژي تغذيه مي كند، علاوه بر در دست گرفتن توليد، ثمرات مثبت و ابزار قدرت و تشديد ابزار قدرت را ايجاد مي كند.
چرا كه چنين توليدي دانش را ارزشمند مي كند و از آن جا كه دانش ثمره ي سرمايه هاي انساني و اجتماعي است، اين دو ابزار را روز به روز قوي تر و بزرگتر مي كند.
لذا در آخر به اين جمله تاكيد مي كنيم: براي رونق توليد، دولت بايد حمايت كند. منتهي حمايت درست و كامل نه عدم حمايت و نه تخريب و نه حمايت نادرست و نه حمايت ناقص.





نویسنده :مسعود.م

X